سفارش تبلیغ
صبا ویژن

cv انگلیسی در رشته پزشکی

بهترین حالت این است که CV نوشتن را از همان سال های اول دانشکده پزشکی تان شروع کنید. هر نوع سابقه مدیریتی و اجرایی، تجربه تحقیق و پژوهش، بورس های تحصیلی و هر فرصت دیگری که بدست آوردید را می توانید در CV ذکر کنید. برای نوشتن یک رزومه خوب نکات زیر را به خاطر داشته باشید:

  • توصیه می شود به جای به روز کردن رزومه تان موقع درخواست، این کار را هر شش ماه یا سالی یکبار انجام بدهید تا تجربیات جدیدتان را فراموش نکنید (این اتفاق برای خیلی ها می افتد) و چیزی را از قلم نیندازید. علاوه بر این یادتان باشد که موقع نگارش CV ترتیب زمانی معکوس را رعایت کنید؛ یعنی فعالیت هایی که در حال حاضر به آنها مشغول هستید را عنوان کنید و بعد کم کم به عقب بروید و سوابق قبلی را بنویسید.
  • لحاظ کردن نمرات امتحانی در CV لازم نیست. مدیران برنامه این اطلاعات را از طریق سرویس درخواست الکترونیکی دریافت می کنند و بعید هم به نظر می رسد که چنین اطلاعاتی در توصیه نامه تان مفید باشند.
  • مختصر و مفید بنویسید. جملات طولانی تاثیر CV را کم می کنند. انگیزه نامه شما محلی برای توضیح ساده و واضح وقایع و موارد مرتبط باشماست که باید علاوه بر در بر گرفتن همه موارد مختصر و مفید هم باشد.
  • دیزاین و طراحی CV شما باید ساده و شسته رفته باشد. حتما روی تاثیرگذاری و جذاب بودن رزومه فکر کنید اما لزومی هم ندارد که دنبال یک طرح خاص و منحصر به فرد باشید. یادتان باشد که در درجه اول محتوای رزومه اهمیت دارد نه ظاهر خوش رنگ و لعاب آن.

ادامه مطلب....


بهترین روش یادگیری چند زبان

1- زبان هایی را انتخاب کنید که از خانواده های مختلف زبانی باشند یا شباهت زیادی با یکدیگر نداشته باشند. اگرچه ممکن است یادگیری دو زبان مشابه مانند اسپانیایی و ایتالیایی به طور همزمان، مفید باشد اما ممکن است باعث سردرگمی شما شود. اگر دستتان برای انتخاب زبان هایی که می خواهید بیاموزید باز است، برای جلوگیری از سردرگمی بهتر است زبان هایی را انتخاب کنید که متفاوت از یکدیگر هستند.

  • اگر در حال مطالعه زبان های مشابه هستید، از مطالعه آنها در طول یک جلسه خودداری کنید -سعی کنید آنها را در روزها یا حتی هفته های مختلف مطالعه کنید.
  • البته برای برخی افراد، یادگیری زبان های مشابه به صورت همزمان می تواند روند یادگیری را تسهیل کند. چرا که شما می توانید با ایجاد ارتباط بین این دو زبان درک بهتری از آنها داشته باشید.

2- زبان هایی را انتخاب کنید که از نظر دشواری متفاوت باشند. در صورت امکان سعی کنید یک زبان راحت تر و یک زبان دشوارتر را همزمان یاد بگیرید. زبان ساده تر زبانی است که با زبان مادری شما یا زبان دیگری که به آن مسلط هستید شباهت داشته باشد، در حالیکه یک زبان دشوارتر زبانی است که شباهتی به زبان مادری شما ندارد.

  • برای انگلیسی زبانان، یادگیری زبان هایی مانند اسپانیایی، ایتالیایی و فرانسوی آسان تر خواهد بود.
  • یادگیری زبان های خانواده ژرمانیک مانند آلمانی، هلندی و سوئدی نیز برای انگلیسی زبانان بومی راحت تر خواهد بود زیرا انگلیسی نیز یک زبان ژرمانیک است. با یادگیری یک زبان ژرمانیک، متوجه شباهت های آنها با زبان انگلیسی خواهید شد.
  • یادگیری زبان های اسلاوی، مانند روسی، اوکراینی و لهستانی، به دلیل برخی مفاهیم دستور زبانی ناآشنا، اغلب برای انگلیسی زبانان بومی چالش برانگیز خواهد بود. بسیاری از زبان های اسلاویایی از الفبایی به نام سیریلیک استفاده می کنند که یادگیری آن خیلی سخت نیست.
  • یادگیری عربی، چینی، ژاپنی و کره ای برای انگلیسی زبانان بومی به دلیل ساختار متفاوت جمله ها و ویژگی های دیگر دشوار خواهد بود.
  • زبان های اورالیک مانند مجارستانی، فنلاندی و استونی نیز برای انگلیسی زبانان بومی دشوار هستند، زیرا ارتباط چندانی با زبان های هند و اروپایی (که شامل ژرمانیک، اسلاویایی و … می باشد) ندارند.

3- یادگیری یک زبان را در اولویت قرار دهید. در اولویت گذاشتن یکی از زبان ها بسیار مفید است، زیرا بیشترین وقت و توجه خود را به آن اختصاص می دهید. به این ترتیب، در پایان کار، این احتمال وجود دارد که حداقل به تسلط در یکی از این زبان ها دست پیدا کنید.

  • شما می توانید دشوارترین زبان را در اولویت خود قرار دهید. همچنین می توانید زبانی را که بیشتر از همه مشتاق یادگیری آن هستید را در اولویت بگذارید.

4- یک برنامه ریزی دقیق داشته باشید. در یادگیری چندین زبان، مدیریت زمان بسیار مهم است. زمانی که می خواهید در هر روز یا هر هفته به هر زبان اختصاص دهید را برنامه ریزی کنید. هنگام انجام این کار، زمان بیشتری را به زبان اولویت خود اختصاص دهید. نحوه زمانبندی به شما بستگی دارد. مهمترین چیز این است که بتوانید به برنامه خود پایبند باشید.

  • سعی کنید فعالیت های یادگیری زبان را در روزهای مختلف هفته تقسیم کنید. چهار یا پنج روز در هفته را به زبان (های) اولویت خود اختصاص دهید و یک یا دو روز باقیمانده، را صرف مطالعه زبان (های) دیگر کنید.

ادامه مطلب....


مدت زمان یادگیری زبان سوئدی

خب البته بستگی دارد. بستگی به این دارد که زبان مادریتان چیست و اینکه آیا به سوئدی نزدیک است یا خیر. به عنوان مثال، اگر زبان مادری شما آلمانی باشد، یادگیری زبان سوئدی بسیار آسان خواهد بود. همچنین به پیچیدگی زبان نیز بستگی دارد. برای کسی که به زبان انگلیسی صحبت می‌کند، سوئدی در مقایسه با زبان‌های دیگر آنقدرها هم پیچیده نیست. اما در مقایسه با انگلیسی، تلفظ ممکن است کمی چالش‌برانگیز باشد.

به زبان ساده: زبان سوئدی جزو زبان های نه خیلی سخت و نه خیلی آسان قرار می گیرد و برای ما ایرانی ها با روزانه 3 ساعت مطالعه اصولی حدود 14 ماه طول می کشد که به سطح متوسط برسیم.

صداهای غیرعادی و اسم‌های دارای جنسیت

سوئدی صداهای خاصی هم دارد که به نظر نمی‌رسد کاملا همانند آنچه که نوشته می‌شوند، تلفظ شوند مثلا: sj-, stj-, skj-, -rs-, tj-.

اگر عادت به استفاده از جنسیت‌های گرامری ندارید، ایده به کار بردن ‘en’ و ‘ett’ در مقابل اسامی به نظر عجیب می‌رسد.

وقتی بیشتر در مورد گرامر یاد می‌گیرید، می‌فهمید که مفهوم en وett می‌تواند در کلمات دیگری در این زبان هم دیده شود. به عبارتی آنها به کلمات دیگر (معمولا صفات و ضمایر ملکی) منتقل می‌شوند.

یادگیری زبان سوئدی چقدر طول خواهد کشید؟

به این بستگی دارد که در هفته چقدر زمان را به یادگیری این زبان اختصاص دهید (مسلما هر چه بیشتر مطالعه کنید، سریعتر یاد خواهید گرفت)، چه منابعی در دسترستان باشد و اینکه انگیزه‌تان از یادگیری چیست.

بر اساس گزارش موسسه خدمات خارجی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا، سوئدی در واقع جز زبانهای آسان برای یادگیری است. خبر خوب اینست که اگر زبان انگلیسی را به صورت بومی صحبت می‌کنید، باید چیزی حدود 575 تا 600 ساعت کلاس برای یادگیری سوئدی بگذرانید تا به سطح ماهر برسید.

در مقایسه با زبانهای سخت، این زبان نسبتا آسان است. مثلا برای یادگیری ژاپنی، عربی و چینی باید کلاسهایی با مدت زمان تقریبا 2200 ساعت گذرانده شود.

سخت‌ترین زبانها برای یادگیری چه زبانهایی هستند؟

در این بخش نگاهی داریم به زبانهایی که برای افرادی که به صورت بومی (نیتیو) انگلیسی صحبت می‌کنند، جز ساده‌ترین و سخت‌ترین زبانها هستند.

موسسه خدمات خارجی وزارت امور خارجه آمریکا انتظارات آموزشی برای بسیاری از زبانها را بر اساس مقدار زمانی که یک صحبت‌کننده بومی برای کسب مهارت خواندن و نوشتن باید صرف کند را برآورده کرد.

 

ادامه مطلب....


15 تا از بهترین شهرهای سوئد

15- کارلشته Karlstad


در سواحل دریاچه وانرن، در حالی که رودخانه کلارلوون از آن عبور می کند، کارلستاد یک شهر بسیار زیبا و مقصدی عالی برای سفر است. اگر عاشق فضاهای باز و هوای آزاد هستید، این شهر کاملاً برای شما مناسب است. علاوه بر دریاچه عظیمی که در مجاورت این شهر قرار دارد، آبشارهای زیادی در این شهر هستند که احتمالاً برایتان جذابیت ویژه ای دارد.

ضمن این که در کنار ساحل دریاچه نقاطی دیدنی وجود دارد که ارزش توقف و بازدید دارند. علیرغم کوچک بودن کارلستاد، جمعیت دانشجویی آن نشان می دهد که این شهر مکانی شگفت آور و سرزنده است. شور جوانی که در این شهر موج می زند، کافه ها و رستوران های متعددی که در آنجا وجود دارد، باعث می شود از سفر خود لذت بسیار ببرید.

اطلاعات بیشتر راجب این شهر
14- هالمستاد Halmstad


اگرچه بیشتر ساختمان ها و بناهای تاریخی این شهر که در گذشته بنا شده بودند، در آتش سوزی سال 1619 تخریب شد، هالمستاد هنوز هم مکانی دلپذیر و محبوب برای بازدید است. در حالی که رستوران های بسیار خوب و همچنین یک موزه جالب در این شهر وجود دارد، بیشتر مردم برای وقت گذرانی در سواحلی که خارج از مرکز شهر قرار دارد؛ عازم این شهر می شوند. در تابستان، کافه های فضای باز از نقاط محبوب برای برگزاری مهمانی هستند و مملو از بازدید کننده می شوند.

13- سونسوال Sundsvall


سونسوال که در سواحل خلیج بالتیک قرار دارد، یک شهر بین المللی است که آیتم های زیادی برای ارائه دارد. در حالی که این شهر یک مورد خیلی چشمگیر و خاص ندارد، ظاهر یکدست و یکنواخت این شهر باعث می شود که با رضایت بخواهید در بلوارهای عریض آن که با ساختمان های سنگی احاطه شده است، قدم بزنید.

با این که می توان گفت تقریباً کل این شهر طی یک نیم روز در سال1888 در یک آتش سوزی سوخت، اما به سرعت ساخته شد و اکنون از آن به عنوان شهر سنگی یاد می شود. با رستوران های بسیار عالی، بارها و کافه های دنجی که در اطراف این شهر قرار گرفته اند، ساندزوال شهری است که کاملاً ارزش توقف و بازدید دارد.

12- اوربرو Orebro


در حالیکه قلعه زیبا و سنگی اوربرو، برجسته ترین جاذبه گردشگری این شهر است، اما تپه ها و زمین های خوش منظره آن نیز چیزی نیست که بتوان از آن چشم پوشی کرد. یک شهر دانشگاهی پر جنب و جوش است و جمعیت دانشجویی بسیار زیاد باعث شده است که کافه های روباز و غذاهای ارزان قیمت بسیاری در اختیارتان قرار بگیرد.

اوربرو در فاصله کمی از استکهلم قرار گرفته است، پارک های آرامش بخش، کوچه های آرام و بدون شتاب و دریاچه وانرن که در مجاورت این شهر قرار گرفته است، می تواند نظر هر گردشگری را به خود جلب نماید.

 

ادامه مطلب....


کاربرد il faut (اجبار/باید) در زبان فرانسه

1- وقتی از il faut استفاده می کنید، در مورد یک قاعده کلی یا یک جمله کلی که در مورد مردم صدق می کند صحبت می کنید:

  • Il ne faut pas marcher sur la pelouse.  شما نباید روی چمن راه بروید
  • Il faut une gomme pour effacer des erreurs.  ما برای پاک کردن اشتباه به یک پاک کن نیاز داریم

در واقع، این می تواند به معنای شما باید (به طور کلی)، ما (مردم) باید یا یک شخص باید یا شما نیاز دارید (به طور کلی)، ما (مردم) نیاز داریم یا یک شخص نیاز دارد باشد.

Il faut را می توان با یک مصدر فعل یا یک اسم دنبال کرد:

  • Il faut + مصدر = نیاز به [انجام کاری داشتن] یا باید یا اجبار به [انجام کاری]
  • Il faut + اسم = نیاز داشتن به [چیزی]

توجه:

  • Il faut faire ses devoirs.  هر کس باید تکالیف شخصی خود را انجام دهد

توجه داشته باشید که هنگام استفاده از il faut در حالت کلی، ضمیر ملکی son, sa, ses خواهد بود، زیرا کاملاً شبیه اشخاص باید … است.

2- شما همچنین می توانید از il faut به روشی شخصی نیز استفاده کنید، و مواردی را بیان کنید که یک شخص خاص باید انجام دهد یا نیاز دارد (انجام بدهد)، اما در این حالت ساختار جمله کمی تغییر می کند:

  • Il me faut un crayon.  من به یک مداد نیاز دارم
  • Il lui faut de l’aide.  او (مذکر) به کمک نیاز دارد/او (مونث) نیاز به کمک دارد
  • Il vous faut trois œufs pour cette recette.  شما برای این دستورغذا به سه تخم مرغ احتیاج دارید
  • Il leur faut quitter cet endroit.  آنها باید این مکان را ترک کنند

توجه داشته باشید که برای استفاده از il faut برای افراد خاص، باید از ضمیر مفعولی غیرمستقیم (me, te, lui, nous, vous, leur) استفاده کنید، به این ترتیب:

  • Il (ضمیر)faut + اسم = نیاز به [چیزی داشتن] (به معنای واقعی کلمه، این یعنی به من / به او / به آنها یا باید به من / به او / به آنها احتیاج داشته باشد)
  • Il [ضمیر] faut + مصدر = نیاز به [انجام کاری داشتن] یا باید / مجبور به [انجام کاری بودن]

توجه داشته باشید که ساختار دوم در زبان فرانسه بسیار رسمی به نظر می رسد! در زبان روزمره معمولاً از یکی از گزینه های ذکر شده در زیر استفاده می شود.

توجه

  • Il faut ranger ta chambre.  شما باید اتاق خود را مرتب کنید
  • Il faut ranger sa chambre.  شما باید اتاق خود را مرتب کنید

در حالت اول، شما به یک شخص خاص اشاره می کنید، بنابراین باید از ضمیر ملکی ta استفاده کنید، در حالی که در مورد دوم، به افراد به طور کلی اشاره می کنید، و از ضمیر ملکی غیرشخصی sa استفاده می کنید.

 

ادامه مطلب....